کمی تا قسمتی از مرز خل بودن گذشتم
و الان بهترم
فک کنم دوستم منو بخشیده ...یه کامنت خیلی کوچولو گذاشته بود . منتظرشم که مطمئن شم ...
صبح که حالم بهتر بود نشستم به حرفای همتون فک کردم ...ابوالفضل،امین،نگین ، آلوچه و ...
یه خورده تونستم عاقلانه تر فک کنم ...
ببخشید اگه دیشب کسی و نگران یا ناامید کردم ...
آدما بعضی وقتا پر میشن از خیلی چیزا ... و با یه تلنگر میشکنن
و من باز هم از همتون ممنونم
خدایا الان میفهمم چه قدر ناشکریتو کردم ...وقتی این همه دوسته خوب دارم که به فکرم باشن ...